برابری ارث زن و مرد در ایران باستان / نگار انسان
تقسیم ارث در حقوق ساسانی پس از درگذشت پدر خانواده به این ترتیب بود که زن و پسران هر یک سهم مساوی از ارث داشتند. دختران در صورتی که ازدواج کرده و از خانه پدر جهیزیه به خانه شوهر برده بودند نصف؛ و در غیر این صورت مطابق برادران ارث می بردند.
نتایج تحقیقات بارتلمه حاکی از آن است که ؛ دختر در انتخاب همسر آزاد بود و اجباری نداشت مردی را که پدرش برای او در نظر گرفته به همسری قبول کند و پدر حق نداشت او را از ارث محروم کند؛ و یا تنبیه دیگری درباره اش اعمال دارد.
بخشی از مطالب زنستان شماره 31
- گفتگو با زهره ارزنی:در نبود قانون برابر می توان با توافقات حقوقی به ارث برابر رسید/ نسیم سرابندی
- مستندات فقهي تاییدی بر برابري ارث زن و شوهر/ سارا حکیمی
- بم، زلزله و زميني كه يكسان نمي لرزد!/دل آرام علی
- روابط مالی زن و شوهر در حقوق فرانسه/ مانا طلوعی فر
- سخنرانی نوال السعداوی در سوشیال فروم جهانی هند:جنگ علیه زنان و زنان علیه جنگ
- در حاشيه برچسب هاي اخلاقي بر فعالان اجتماعی : اخلاق ما، اخلاق آنها
روابط مالی زن و شوهر در حقوق فرانسه / مانا طلوعی فر
نظام های مالی زناشویی متعددند اما آنها را می توان در دودسته اصلی، نظام های مبتنی بر جدایی اموال و نظام های اشتراک دارایی تقسیم کرد.
در نظام جدایی اموال زوجین در عقد ازدواج توافق می کنند که اموال آنها مجزا از هم باشد. این نظام ساده ترین نظام مالی است. ارتباط مالی زن و شوهر تنها در تکلیف شرکت در هزینه های خانواده (تکلیف کمک مالی) تحقق می یابد. اما در نظام های مبتنی بر اشتراک دارایی همزمان سه دارایی وجود دارد. یکی دارایی خاص شوهر، دیگری دارایی خاص زن و سومی دارایی مشترک یا کامیونیته. دارایی خاص هر یک از زن و شوهر اموالی است که اینها قبل از عقد ازدواج دارا بوده اند یا پس از ازدواج به وسیله عقود مجانی از قبیل ارث، هبه یا وصیت به دست آورده اند. اموال مشترک، اموالی هستند که در طول ازدواج به گونه معوض تحصیل شده اند و به ویژه خریدهای انجام شده در طول ازدواج را در بر می گیرد. این اموال وارد دارایی مشترک می شود زیرا که فرض بر این است که همکاری زن و شوهر با هم باعث اکتساب و تملک این اموال گشته است.
3ميليون و 355 هزار كودك در صنعت روسپيگري جهان
فقر تورم و نيروهاي افسارگسيخته بازار، فقدان سياستهاي رفاهي و حمايتي تعادل در مناسبات كودكان و خانوادهها را به هم زده به شكلگيري و تداوم روابط آزاردهنده اقتصادي و استثماري بين كودكان و خانوادههاي ناتوان شده و سودجويان بازار و پرتاب شدن كودكان در روابط اقتصادي و بهرهكشانه بازار منجر ميشود كه نتيجه آن رها شدن ميليونها كودك به خيابانها و روي آوردن آنها به اشكال مختلف كار و بردگي است. بررسيهاي آماري نشان ميدهد در جهان در حال حاضر 352 ميليون كودك مشغول به كار هستند؛ 246 ميليون كودك كارگر، 175 ميليون در شكلهاي كار اجباري و خطرناك و استثماري به كار گماشته ميشوند. 4/8 ميليون كودك به بردگي گرفته ميشوند و بررسيهاي ديگر حاكي از وجود 135 ميليون كودك خياباني در جهان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر