چهارشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۸۶

مردان در جنبش زنان




نگاهی کوتاه به برخی پیچیدگی‌های شرکت مردان در جنبش زنان
بحث مسئولیت ـ از: پویا

موضوع شرکت فعال مردان در جنبش برابری طلبانه‌ی زنان مسئله‌ای است که پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. یکی از پایه‌ای‌ترین مشکلات، شاید موضوع بدبینی است که لااقل در ابتدای کار در ذهنیت ِ هم زنان و هم مردان نشسته است. جنبش زنان شاید تنها جایی است که زنان احساس می‌کنند قلمرو (domain) اختصاصی آنها برای فعالیت و مدیریت است. آن‌ها شاید در ابتدا حضور مردان را خطری برای "مردانه"شدن جنبش زنان می‌دانند و نمی‌خواهند این محدوده را هم به مردان واگذار کنند. هم‌چنین ممکن است نگران کم‌رنگ شدن خواسته‌ها و شعارهای زنان باشند.
راشل جونز می‌نویسد: "متاسفانه مسئله تنها این نیست که زنان بگذارند تا مردان هم در مبارزه و تلاش آنها شرکت کنند، ‏بل‌که تعداد محدود مردانی هم که حاضر به چنین شرکتی باشند یک مسئله است. بیش‌تر ِ بدبینی زنان ‏نسبت به شرکت مردان، مستقیمن ریشه در این واقعیت دارد که بسیاری از مردان از روابط ‏پدرسالارانه بهره‌مند می‌شوند، پس چرا آن‌ها باید به موضوع رهایی زنان علاقه نشان بدهند؟ ‏مقاومت در برابر شرکت مردان و درگیر شدن آنها در اهداف برابری جنسیتی، از هر دو طرف ‏اِعمال می‌شود و بدین ترتیب موضوعی چند بُعدی و پیچیده است"....

بخشی از مطالب شماره ۲۸زنستان:

راه مقابله با خشونت، ابتدا ديدن عمق آن است
طلعت تقی‌نيا

خشونت عليه زنان در اشکال مختلف درزندگی زنان امری فراگيرست که توسط قوانين نابرابر، سنت‌ها و عرف درجامعه‌ی مردسالار توليد و در مواردی توسط خود زنان بازتوليد می‌شود.

«بهاره هدایت» مدلی قابل اتکا برای نسل جوان
نوشين احمدی‌خراسانی

بهاره هدایت، این دختر جوان سرزمین من، نه «شورشی» است و نه «انقلابی»، و نه کنش‌هایش بر اساس «واکنش»های ناخودآگاه بنا شده است، او دختر جوانی است نه از آن «مدل»های کلیشه‌ای جنسی و نه از آن «دختران توسری خور»، او دختری از نسل جدید جنبش زنان (نسل پنجمی‌ها) است که آرمان‌خواهی اندیش‌مندانه و قانون‌مدارانه‌اش می‌تواند مدلی مناسب و دست یافتنی برای دختران امروز ایران باشد.

پیشگامان نسل امروز جنبش زنان ایران
ناهيد كشاورز

وقتی تاریخ جنبش زنان در سرزمین‌های دیگر را ورق می‌زنیم، با زنانی مواجه می‌شویم که از دل جنبش دانشجویی برخاسته‌اند. زنانی که در طول مبارزه مشترک با همکاران مرد برای آزادی و عدالت، در روند مبارزه، از نگاه مردسالارانه همکاران مرد و نیز ساخت مردمحور سازمان‌های دانشجویی خسته و دل‌زده شده و به این نتیجه رسیده‌اند که باید مبارزه با مردسالاری را در انجمن‌ها و گروه‌های مستقل زنانه پیش برند.الگو در کشور ما نیز تا به امروز جز این نبوده است.

دوشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۶

سیمین بهبهانی از زبان زنان و مادران ایرانی سخن می گوید



پیام سیمین بهبهانی از زبان زنان و مادران ایرانی به مناسبت فرا رسیدن اول مرداد ماه:

سرکردگان و «رادان» !
نخستین روز مرداد فرا می رسد. پیام ارعاب و تعریض خشونت را دریافتیم. این نخستین بار نیست که می بایست زیر باران سرب و سنگ، تهمت و ننگ را تاب آریم و دل به صبوری بسپاریم.
سال هاست که دخترانمان را با جامه ی دریده و دست وپای مجروح ازتازیانه ، ازچنگ گزمگان بیرون کشیده ایم.
سال هاست که پسرانمان را با سرتراشیده و چهره ی نیلی ازضربت سیلی، از آستانه ی درخانه به آغوش کشیده ایم .
گناه دختران کاستن درازی دامان و خطای پسران آراستن کوتاهی زلف بوده است !
آیا برای درهم شکستن ما، بیست وهشت سال آزمون ناکام شما کافی نبوده است ؟
پیش ستم، پایدار ایستاده ایم و کینه به دل راه نداده ایم، زیرا که ما زاده ایم شمایان را .
و شما بر شاخه نشسته اید و بر بن تبر می زنید و این بد، نه بر ما که بر نفس خود می کنید!
آینده داور ماست.

سیمین بهبهانی
تابستان 1386

سه‌شنبه، تیر ۲۶، ۱۳۸۶

گزارش خانم شيرين عبادی به لوئيز آربو

گزارش خانم شيرين عبادی به لوئيز آربو درباره نقض حقوق زنان در ايران


سرکار خانم لوئیزآر بور
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
احتراماً، نظر به اینکه اخیراً حقوق زن در ایران بیش از سابق به مخاطره افتاده و گروهی از مدافعین حقوق زن در معرض حبس های طویل المدت هستند لذا بر خود واجب می دانم که مراتب زیر را به استحضار برسانم :طبق اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : « تشکیل اجتماعات و راه پیمائیها ، بدون حمل سلاح ، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است » و بر همین مبنا روز 22 خرداد 1385 گروهی از زنانی که به وضعیت تبعیض آمیز خود در قوانین ایران معترض بودند در یکی از میادین شهر تهران قصد تجمع داشتند. به محض جمع شدن تعدادی از آنان و حتی قبل از آن که یک سخنرانی ایراد شود و یا قطعنامه ای قرائت گردد، نیروهای پلیس به شدت به زنان حمله کرده و آنان را متفرق ساختند و برخی را هم به مدت چند روز بازداشت کردند . تعدادی از شرکت کنندگان در تجمع زخمی شدند و در این ارتباط 15 نفر از آنان به من وکالت دادند و من علیه رئیس پلیس تهران و سایر افرادی که به تجمع کنندگان حمله کرده بودند ، شکایت کردم . متاسفانه تاکنون حتی تحقیقات این پرونده را هم تکمیل نکرده اند و شکایت مطروحه راکد مانده است .
متقابلاً دادستان تهران ( آقای سعید مرتضوی ) علیه تعدادی از زنان به اتهام شرکت در تجمع مذکور پرونده ای تشکیل داد که وکالت آنان را من به اتفاق همکارانم بر عهده گرفتم.
متاسفانه پس از یک دادرسی کوتاه، دادگاه انقلاب اسلامی با این استدلال که : ( برای تجمع مذکور از وزارت کشور مجوزی صادر نشده لذا شرکت در آن غیر قانونی بوده و به منزله اقدام علیه امنیت کشور تلقی می شود ) – هر کدام از متهمین پرونده را به حبس های طویل المدت و بعضاً شلاق محکوم نمود .
اسامی افرادی که پرونده آنان منتهی به صدور رأی گردیده است و میزان محکومیت آنان به شرح زیر عبارت است از :
  • خانم عالیه اقدام دوست به سه سال و چهارماه حبس و بیست ضربه شلاق
  • خانم دلارام علی به دو سال و ده ماه حبس و ده ضربه شلاق
  • خانم فریبا داودی مهاجر به چهار سال حبس که سه سال آن به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حالت تعلیق درآمده و یک سال آن قابل اجرا است .
  • خانم نوشین احمدی خراسانی به سه سال حبس که دو سال و نیم آن به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق درآمده و شش ماه آن قابل اجرا است .
  • خانم پروین اردلان به سه سال حبس که دو سال و نیم آن به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق درآمده و شش ماه آن قابل اجرا است .
  • خانم شهلا انتصاری به سه سال حبس که دو سال و نیم آن به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق در آمده و شش ماه آن قابل اجرا است .
  • خانم سوسن طهماسبی به دو سال حبس که یک سال و نیم آن به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق در خواهد آمد .
  • خانم آزاده فرقانی به دو سال حبس که به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق در خواهد آمد .
  • خانم بهاره هدایت به دو سال حبس که به مدت 5 سال در صورت عدم ارتکاب مجدد جرم ( در حقیقت عدم اعتراض به تبعیض جنسیتی ) به حال تعلیق در خواهد آمد .


متعاقب برخورد پلیس و نیروهای امنیتی با تجمع کنندگان در روز 22 خرداد 1385، کمپینی برای اعتراض به قوانین تبعیض آمیز به راه افتاد و از یک میلیون زن و مرد ایرانی درخواست شد که اعتراض خود را به قوانین تبعیض آمیز ، با امضاء بیانیه ای که در سایت www. We-change.org درج شده بود اعلام نمایند . چون سایت مذکور رادولت جمهوری اسلامی ایران فیلتر کرده بود لذا تعدادی از دختران و پسران جوان و دانشجو داوطلب جمع آوری امضاء شدند که متاسفانه پلیس و مقامات امنیتی نیز با آنان برخورد کردند و تعدادی از داوطلبین چند روز در اداره پلیس بازداشت شدند و برای آنها هم پرونده ای تشکیل شد که هنوز نوبت دادرسی آن فرا نرسیده است .


خانم لوئیزآر بور

تصدیق خواهید فرمود که صدور مجازات حبس و شلاق برای زنانی که مخالف تعدد زوجات بوده و یا معترض قوانینی هستند که طبق آن دیه زن را نیمی از دیه یک مرد می داند و شهادت دو زن را در دادگاه معادل با شهادت یک مرد ارزیابی می کند و ... نه تنها مخالف با موازین حقوق بشر بوده بلکه حتی مغایر با اصول اخلاقی و انسانی نیز می باشد . این زنان هرگز قصد تغییر رژیم جمهوری اسلامی را نداشته و جدای از سیاست فقط در پی احقاق حقوق انسانی خود هستند و تنها خواسته آنان رفع تبعیض قانونی از زنان است . نکته دردناک تر آن که صدور حکم مجازات فقط منحصر به افراد فوق الذکر نبوده و نوبت رسیدگی به پرونده تعدادی دیگر از موکلین من هنوز فرا نرسیده است و من مسلّم می دانم که در آینده نزدیک برای آنان نیز محکومیت های شدیدی در نظر خواهند گرفت .
بنا به مراتب فوق نگرانی خود را نسبت به سرنوشت تعدادی از هم وطنان آزادی خواه خود که فقط گناه آنان اعتراض به تبعیض براساس جنسیت است اعلام داشته و خواهشمندم جهت بررسی وضعیت حقوقی زنان در ایران ، خصوصاً افرادی که برای آنان پرونده کیفری تشکیل شده است ، نماینده ای اعزام دارید تا در صورت اثبات صحت این گزارش جهت رفع تعرض از زنان اقدامات لازم معمول گردد.
با تقدیم احترام
شیرین عبادی
برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003
و
وکیل دادگستری در ایران

جمعه، تیر ۲۲، ۱۳۸۶

مقاومت مداوم، سرکوب مداوم را به چالش می‌کشد!

نويسنده: پروين اردلان



در فضایی که اقتصاد دلالی و زیستن بر مبنای هزینه و فایده، در همه جوانب زندگی ریشه می‌دواند و در ژستی روشنفکرانه، منش سیاسی دوران می‌شود و هرگونه هزینه‌پردازی را - نه به دلیل فشار و سرکوب که به دلیل حفظ منافع اقتصادی، سیاسی و موقعیتی- غیرعقلانی توصیف می‌کند، و راه بر هرگونه تغییر را به تعویق می‌اندازد، حرکت آگاهانه آنان [دانشجويان] نشانه انتخاب آگاهانه‌شان علیه تقدیرگرایی ساری و جاری است. آنان نه به خاطر قهرمان‌سازی از خود و نه به خاطر افراطی‌گری، که به خاطر شورش بر انفعال و منفعت‌طلبی دوران، ذهن ما را می‌آشوبند.
عمومی کردن حضور آنان در قاب تصویر، حتی بیش از شنیدن خبر تحصن آنان قدرت تاثیرگذاری دارد، شاید به این خاطر که آنان در این تصویر بر تصاویر متعارف دوران خود یورش می‌برند و ذهن‌ها را به حرکت وامی‌دارند. هیچ کس نمی‌تواند 18 تیر 78 را بدون تصویری از پیراهن خونین در دست احمد باطبی به خاطر بیاورد.



چه کسی می تواند تصویر کشیده شدن دلارام علی را روی زمین، ژیلا بی یعقوب دست بند به دست و ضرب و شتم مظلومانه زنان در 22 خرداد را از یاد ببرد؟ کدام روایت می تواند جایگزین تصویر چهره خونین دختری شود که به خاطر نوع پوشش‌اش مورد تهاجم پلیس قرار گرفته است؟ کدام روایت می‌تواند فراتر از تصویر خود به دار آویخته کارگری که اعتراض صنفی‌اش پاسخ نگرفته روایت‌گر درد و رنج و استیصال و اعتراض باشد؟ کدام روایت می‌تواند خشونت خونین دولتی را فراتر از تصویر مردان آفتابه به گردن تصویر کند؟ کدام روایت می تواند جز تصویر نیمه‌ی بدن زنی یا مردی در خاک ذهن را از خشونت سنگ‌سار مشمئز کند؟
به تصاویر خیره می‌شوم، خلاقیتی شورشی اما مسالمت‌آمیز، آگاهانه و پرقدرت پیش می‌رود و «هراس» را به هراس می‌اندازد. رعبی در میان نیست، گرمی هست و شور و عشقی که جامعه انفعال‌زده را گرما می‌بخشد. اکنون برماست که این قلب تپنده را از جریان نیاندازیم.

ادامه مطلب ...

چهارشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۶

دانشجويان را آزاد کنيد!

بيانيه هزارتن از مدافعان حقوق برابر: دانشجويان را آزاد کنيد!
زنان و مادران این سرزمین، در برابر خشونت «پدران حکومتی» بر فرزندان این سرزمین خاموش نخواهند ماند


امروز در سالگرد واقعه 18 تیر، شش تن از فعالان جنبش دانشجویی: بهاره هدایت (دبیر کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت و فعال جنبش زنان) به همراه پنج تن دیگر از اعضای شورا مرکزی تحکیم (محمد هاشمی، علی نیکو نسبتی، مهدی عربشاهی، حنیف یزدانی و علی وفقی) که با استناد به اصل 27 قانون اساسی مبنی بر آزادی اجتماعات، در مقابل دانشگاه امیرکبیر (در خیابان ولیعصر)، کنار هم نشسته بودند (و پلاکاردهایی برای آزادی دوستان شان در دست داشتند)، دستگیر و زندانی شدند. این شش فعال دانشجویی آنجا نشسته بودند تا بگویند چرا پس از گذشت 2 ماه از بازداشت 8 تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (عباس حکیم زاده، علی صابری، احمد قصابان، مقداد خلیل پور، مجید توکلی، پویان محمودیان، مجید شیخ پور، احسان منصوری) با نادیده گرفتن کلیه قوانین و ضوابط آیین دادرسی، از داشتن وکیل محروم هستند و 2 نفرشان هنوز از تماس یا ملاقات با خانواده خود محروم مانده و در انفرادی به سر می برند؟
صبح امروز این شش جوان عدالت خواه، مظلومانه نشسته بودند تا خواهان آزادی هرچه سریعتر دوستان دانشجوی خود شوند. اما نه فقط تحصن کوچک و مسالمت آمیز و قانونی شان با خشونت و دستگیری آنها پایان داده شد بلکه چند ساعت بعد ناگهان به دفتر سازمان ادوار تحكيم وحدت نیز یورش برده و با پلمب غیرقانونی آن، همه کسانی را که در آن مکان حضور داشتند (عبدالله مومني، بهرام فياضي، مرتضی اصلاحچی، مجتبی بیات، عزت الله قلندری، حبیب حاج حیدری، مسعود حبیبی، سعید حسین نیا، آرش خاندل و اشکان غیاسوند) بازداشت کرده اند و امروز بهاره هدایت، به عنوان تنها دختر در میان جمع 16 جوان دستگیرشده دیگر، احتمالا یکه و تنها در بخش زندان زنان زیر فشار روحی و روانی بیشتری قرار داد.پیش از آن نیز برای برخی از فعالان دانشجویی دیگر که در جنبش زنان نیز فعال هستند، احکام سنگین و غیرقابل باوری صادر کرده اند.
ادامه مطلب ...

سه‌شنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۶

جنبش زنان و جنبش دانشجويی




بازخواني زخم كهنه / مریم شبانی
عادت كرده بوديم به فراموشی، عادت كرده بوديم به فروخوردن بغض و فراموشی درد كه ما را مجبورمان كرده‌اند مردمان نظاره باشيم و گذشت. امروز اما بغض هشت ساله‌مان شكست و اشك‌ها جاری شد. گريستيم نه از آن روی كه دوستانی ديگر از جمع‌مان بازداشت كردند كه ما به بازداشت‌ها عادت كرده‌ايم.


ديرزمانی است كه بازداشت دوستان، داستان تكراری زندگی‌مان شده است. با اين همه اما امروز گريستيم تا بغض‌های فروخورده جمعه نحس كوی دانشگاه از پس هشت سال آزاد شود، رها شود و جا باز شود براي بغض‌های آينده..."روزگار غريبی است نازنين"...
می‌خواهی 18 تير را در سكوت بگذرانی، می‌خواهی فراموش كنی درد را، می‌خواهی زخم كهنه‌ات را سرپوشی تازه بگذاری و بگذری از اين روز كه گفته‌ها و فريادهای هشت ساله‌ات هنوز هم به كار نيامده است. می‌خواهی خشم نهفته در پس نگاهت را پنهان كنی و زاويه‌ای ديگر برای نظاره بيابی، می‌خواهي ...

بخشی از مطالب شمارۀ ۲۷ زنستان:


پیامد احکام «دلارام علی» و «عالیه اقدام دوست»: ابهام در جنبش زنان



نوشین احمدی خراسانی

مدتی است که خاموش کردن صدای صلح طلب فعالان جامعه مدنی و جنبش زنان، به طرزی خشونت بار دنبال می شود. اما پرسش این است که به راستی چرا؟ دلیل این احکام سنگین و «بی حساب و کتاب» چیست؟ در پرونده تجمع 22 خرداد، دلارام علی و عالیه اقدام دوست با احکام سنگین تری نسبت به دیگر فعالان جنبش زنان در همین پرونده (از جمله خود من که نه تنها به عنوان شرکت کننده در آن تجمع بلکه به عنوان یکی از اعضای گروه هماهنگ کننده نیز بودم)، روبه رو شده اند!
به نظر می رسد واقعیت پیچیده تری در این میان وجود دارد، در نتیجه، فراروی از جزئیات می تواند به درک ما از منطق برخورد نیروهای قضایی کمک کند. نخست این که در ایران و در بسیاری از کشورها بدون اعمال «خشونت»، نظام پیچیده «کنترل» ها کارکرد موثری نخواهد داشت و بدون این کنترل ها نیز قادر نخواهند بود مقاومت و واکنش در برابر خشونت های اعمال شده را مهار کنند. یعنی تسخیر جامعه مدنی با همدلی و همکاری این دو شیوه، امکانپذیر شده است. در واقع این دو شیوه برخورد در جامعه بحران زده ما، همواره در کنار یکدیگر وجود داشته و پدیده جدیدی نیست. به این معنا کنترل وقتی اثرگذار است که احساس کنیم بخش خشن تری هم وجود دارد و اتفاقا با پذیرش این مسئله می توانیم به راحتی در معرض «کنترل» قرار بگیریم.

سه‌شنبه، تیر ۱۲، ۱۳۸۶

حکم شلاق براي شرکت در يک تجمع؟

سارا مقدم:

پس از ابلاغ حكم دلارام علي، فعال جنبش زنان و جنبش دانشجويي، از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب به تحمل دو سال و ده ماه زندان تعزيري و 10 ضربه شلاق، وكيل وي ، با غير منصفانه خواندن اين حكم، اعلام كرد كه در فرصت قانوني، به اين حكم اعتراض خواهد كرد.
روز دو شنبه، 11/4/85 دلارام علي، از فعالان جنبش دانشجويي كه در كمپين يك ميليون امضا براي تغيير قوانين ضد زن نيز فعاليت مي كند، با حضور در شعبه ي پانزدهم دادسراي انقلاب تهران (كه به آنجا احضار شده بود) با ابلاغ حكم صادر شده ي خود روبه رو شد. بر اساس اين حكم قاضي صلواتي، قاضي دادگاه بدوي، وي را به جرم فعاليت تبليغي عليه نظام، شركت در تجمع 22 خرداد1385 و اخلال در نظم عمومي، به ترتيب تحمل شش ماه ، دوسال و چهار ماه حبس تعزيري ( دوسال و ده ماه) و نيز تحمل 10 ضربه شلاق، محكوم كرده است.
نسرين ستوده كه به اتفاق شيرين عبادي، وكالت دلارام علي را به عهده دارد، اين حكم را نه تنها براي وكلاي ايشان كه براي افكار عمومي نيز، غير منتظره مي خواند. وي دراين باره به سايت روز مي گويد: «اين حكم را بايد جزء سنگين ترين احكامي به حساب آورد كه تنها براي جرايم سنگين صادر مي شده و از سويي، گنجاندن شلاق،‌ كه جزء مجازاتهاي تحقيركننده است، براي يك فعال جنبش مدني، بسيار سوال برانگيز است.»
وي با استناد به اصل 27 قانون اساسي كه شركت در تجمع هاي مسالمت آميز (بدون حمل سلاح و بدون تعارض با موازين شرعي) را براي افراد، مجاز دانسته ، تجمع 22 خرداد فعالان جنبش زنان را كاملا قانوني دانسته و نسبت به حكم دو سال زندان، براي شركت در اين تجمع مي گويد: «نه كسي در اين تجمع اسلحه اي حمل كرد و نه خواسته هاي زنان، خلاف موازين اسلامي بود. زيرا بارها شاهد بوده ايم كه اين خواسته ها از سوي فقهاي مختلف نيز تاييد شده اند. بنابراين بر چه اساسي شركت در اين تجمع چنين مجازات سنگيني را براي موكل اينجانب در پي داشته است؟»
نسرين ستوده، وكيل دلارام علي در ادامه بر اعتراض وكلاي پرونده در فرصت قانوني تاكيد مي كند و ادامه مي دهد كه با صدور چنين حكم غير منتظره اي، افكار عمومي نيز به تحليل اين ماجرا خواهند پرداخت كه در روز 22 خرداد چه اتفاقي در ميدان هفت تير تهران رخ داد كه عكس موكل من در صدر اخبار قرار گرفت.
صدور حكم سنگين اين فعال جنبش زنان و جنبش دانشجويي همچنين، موجي از نگراني و اعتراض را در بين فعالان جنبش زنان در پي داشته است. به طوري كه يكي از فعالان زن در اين باره مي گويد: «بدون شك ما نيز به اين حكم، اعتراض مي كنيم. زيرا اولا مساله 22 خرداد، مساله يك فرد نبوده و نيست و مجازات آن نيز تنها متوجه يك فرد نيست. و دوما به نظر مي رسد، مجازات سنگين بيش از اين كه جنبه رعايت قانون و عدالت داشته باشد، روشي براي ارعاب و تهديد فعالان زن و حتا فعالان مدني است.»
وي پاسخ به اين كه فعالان زن در باره چنين احكامي چه واكنشي نشان مي دهند را به آينده نزديك موكول كرد.

یکشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۶

دلارام علي به 2 سال و 10 ماه حبس و 10 ضربه شلاق محکوم شد

تغییر برای برابری : در پی احضار دلارام علی به دادگاه، او روز دوشنبه 11 تیرماه 1386در شعبه 15 دادگاه حاضر و دلیل احضارش را جویا شد اما در آنجا حکم اش به او ابلاغ و تنها به او اجازه داده شد که از روی حکم رونوشت بردارد .
دلارام علي، فعال اجتماعی، امور زنان و دانشجویی و از اعضای کمپین یک میلیون امضا، به دليل شرکت در تجمع مسالمت آميز 22 خرداد سال 85 در ميدان هفت تير تهران که در اعتراض به نقض حقوق زنان در قوانین برگزار شده بود به دو سال و ده ماه حبس، و ده ضربه شلاق، بدون هيچگونه تعليق، محکوم شد.
بر اساس حکم بدوي دادگاه انقلاب – شعبه 15، که رياست آن را قاضي صلواتي بر عهده دارد؛ ايشان به استناد مادتين 500، 610، و 618 قانون مجازات اسلامي، به اتهام فعاليت تبليغي عليه نظام به شش ماه حبس، به علتِ شرکت در تجمع 22خرداد به دو سال حبس، و در مورد اخلال در نظم عمومي به چهارماه حبس و ده ضربه شلاق محکوم گرديد. صدور اين حکم در حالي است که در موارد مشابه، بر اساس همين اتهامات و با استناد به مواد قانوني فوق، احکام متفاوتي براي ساير پرونده ها در نظر گرفته شده است؛ و اين مسئله نشان از عدم وحدت رويه قضايي در صدور احکام دارد.
در جاي ديگري از حکم صادره براي دلارام علي آمده است که بنا به گزارش سازمان اطلاعات استان تهران و ديگر شواهد و قرائن، بزهکاري ايشان احراز شده است. چنين برخوردي با فعاليت هاي مدني که متاثر از نگاهي امنيتي و توطئه نگر است، نه تنها استقلال قوه قضائيه را زير سوال مي برد، بلکه ادعاهايي همچون مردمسالاري و احترام به حقوق انساني و مدني را خدشه دار مي کند. بعلاوه، عدم به رسميت شناختن اقدامات مدني، که يک فعال اجتماعي را «بزهکار» خطاب کرده و وي را به تحمل «شلاق» محکوم مي کند، متناقض ترين و به تبع آن نامشروع ترين جنبة چنين حکمي است.
پيش از اين، احکام ديگري براي ساير فعالين جنبش زنان صادر شده بود، که برخي از آنها به قرار زير است:
1. فريبا داوودي مهاجر: سه سال حبس تعليقي و يک سال حبس تعزيري
2. نوشين احمدي خراساني: سه سال حبس (دوسال و نیم تعلیق تا 5 سال و 6 ماه حبس تعزیری )
3. پروين اردلان: سه سال حبس (دوسال و نیم تعلیق تا 5 سال و 6 ماه حبس تعزیری )
4. شهلا انتصاري: سه سال حبس (دوسال و نیم تعلیق تا 5 سال و 6 ماه حبس تعزیری )
5. سوسن طهماسبي: دو سال حبس (يك سال و نيم حبس تعليقي و شش ماه حبس تعزيري)
6. آزاده فرقانی : دو سال حبس تعليقي
7. بهاره هدایت : دو سال حبس تعلیقی
حکم نسیم سلطان بیگی و عالیه اقدام دوست نیز هنوز اعلام نشده است.
دادگاه مریم ضیا هم 12 تیر برگزار می شود.