بازخواني زخم كهنه / مریم شبانی
عادت كرده بوديم به فراموشی، عادت كرده بوديم به فروخوردن بغض و فراموشی درد كه ما را مجبورمان كردهاند مردمان نظاره باشيم و گذشت. امروز اما بغض هشت سالهمان شكست و اشكها جاری شد. گريستيم نه از آن روی كه دوستانی ديگر از جمعمان بازداشت كردند كه ما به بازداشتها عادت كردهايم.
ديرزمانی است كه بازداشت دوستان، داستان تكراری زندگیمان شده است. با اين همه اما امروز گريستيم تا بغضهای فروخورده جمعه نحس كوی دانشگاه از پس هشت سال آزاد شود، رها شود و جا باز شود براي بغضهای آينده..."روزگار غريبی است نازنين"...
میخواهی 18 تير را در سكوت بگذرانی، میخواهی فراموش كنی درد را، میخواهی زخم كهنهات را سرپوشی تازه بگذاری و بگذری از اين روز كه گفتهها و فريادهای هشت سالهات هنوز هم به كار نيامده است. میخواهی خشم نهفته در پس نگاهت را پنهان كنی و زاويهای ديگر برای نظاره بيابی، میخواهي ...
بخشی از مطالب شمارۀ ۲۷ زنستان:
- جنبش زنان دهه 60 اروپا ؛ جنبشی برآمده از دل جنبش دانشجویی/ ترجمه: نیلوفر انسان
- اعتقادات مشترك، حمايت متقابل: فصل نويني در جنبش دانشجويي و جنبش زنان/ فريبا داوودي مهاجر
- همراهی دانشجویان پسر با مطالبات جنبش زنان - چراها و راهها / علی عبدی
- حکم شلاق زنان بر تن زخمی دانشگاه هم فرود میآید / نازنين دارابي
- قتلهاي ناموسي / آزاده ثبوت
- فعالان جنبش زنان، از دیگران «برتر» نیستند / ناهید کشاورز
- قانون و پشتیبانی از حقوق زنان در اوگاندا / ترجمه: مرجان نمازی
- اکستاسی ؛ مخدری تاثیر گذار بر زنان / ترجمه: نیلوفر انسان
پیامد احکام «دلارام علی» و «عالیه اقدام دوست»: ابهام در جنبش زنان
مدتی است که خاموش کردن صدای صلح طلب فعالان جامعه مدنی و جنبش زنان، به طرزی خشونت بار دنبال می شود. اما پرسش این است که به راستی چرا؟ دلیل این احکام سنگین و «بی حساب و کتاب» چیست؟ در پرونده تجمع 22 خرداد، دلارام علی و عالیه اقدام دوست با احکام سنگین تری نسبت به دیگر فعالان جنبش زنان در همین پرونده (از جمله خود من که نه تنها به عنوان شرکت کننده در آن تجمع بلکه به عنوان یکی از اعضای گروه هماهنگ کننده نیز بودم)، روبه رو شده اند!
به نظر می رسد واقعیت پیچیده تری در این میان وجود دارد، در نتیجه، فراروی از جزئیات می تواند به درک ما از منطق برخورد نیروهای قضایی کمک کند. نخست این که در ایران و در بسیاری از کشورها بدون اعمال «خشونت»، نظام پیچیده «کنترل» ها کارکرد موثری نخواهد داشت و بدون این کنترل ها نیز قادر نخواهند بود مقاومت و واکنش در برابر خشونت های اعمال شده را مهار کنند. یعنی تسخیر جامعه مدنی با همدلی و همکاری این دو شیوه، امکانپذیر شده است. در واقع این دو شیوه برخورد در جامعه بحران زده ما، همواره در کنار یکدیگر وجود داشته و پدیده جدیدی نیست. به این معنا کنترل وقتی اثرگذار است که احساس کنیم بخش خشن تری هم وجود دارد و اتفاقا با پذیرش این مسئله می توانیم به راحتی در معرض «کنترل» قرار بگیریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر