نويسنده: فراز یکیتا
شايد هنوز هم
در پشت چشم هاي له شده در عمق انجماد
يک چشم نيمه مرده مغشوش
بر جاي مانده بود
ت ل ن گ ر ؟
شگفت جامعه اي است، ايران، با ملتي شگف تر! در فضايي که نه تاريخ شان ، نه فرهنگشان، نه زبانشان و حتي جنسيتشان تحمل نمي شود، زندگي را براحتي چون سوسمار در سوراخي مي خزند.
نزديکي 8 مارس بهانه اي شد تا حداقل تلنگري ، حقوق زنان در قانون اساسي را به يادمان آورد، البته بدون هيچ شرحي! نمايشگاه عکس و بيوگرافي زنان بزرگ جهان و ايران نشان داد، چگونه زنان بر منع تحصيل ،اشتغال و راي دادنشان فايق آمدند، در حاليکه در قرن 17 بحث بر سر اين بود که آيا زن موجودي بشري است؟! و در 80 سال پيش فقط 3 درصد زنان ايران موفق به تحصيل شده بودند. ولي با مخالفت مديريت فرهنگي در ارائه مجوز، اولين تلنگر متوجه خودمان شد: اينجا سنت ، عرف و قانون دست در دست هم داده اند تا انسانيت يک جنس را با عدم اجازه ي مطرح شدن مشکلات آن در سطح جامعه به چالش بکشند.
اينجا برخي مردان در مقابل فعالان حقوق مدني زنان مي ايستند ، چون مي پندارند نتيجه ي عمل آنها زن سالاري خواهد بود ، مسئولان مقاومت مي کنند،چراکه حرکت زنان را نتيجه ي امپرياليسم غرب مي دانند و زنان....
زنان سرمست از" بهشت زير پايشان" حتي نميدانند که معمار جامعه مردسالارند ، حتي نمي دانند که با ترجيح عرصه خصوصي ، زندانبانان زندان خويشند ، زنان هنوز نمي دانند ظلم مضاعف يعني چه؟؟؟
نمايشگاه تلنگر با محوريت موضوع زن ، براي همه مان تجربه اي بود تا نشان دهد که فعالان حقوق بشر در ايران چه راه سختي در پيش رو دارد.
دوشنبه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۵
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
ba salam va tashakor babate enekase khabar.zekre 2 nokte ro zarori danestam.1-matne foq neveshte ye khabome hajare kabiris ke dar webloge part neveshte ha baraye avvalin bar monakes shod.2-marasem be hemate faaline zan va yarie anjomane eslamie daneshjoiane daneshjoiane daneshkadeye fanni dar daneshghahe tabriz barghozar shod.
ارسال یک نظر